سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!!

متن مرتبط با «گذشت» در سایت سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!! نوشته شده است

سالی که گذشت

  • یک سال دیگه هم داره نفسهای آخرش رو میکشه و من به روزهای رفته و عددی که به سنم اضافه شد فکر میکنم. اینکه امسال که گذشت چقدر روزهای خوب و بد داشتم؟ از ظهر که توی اینستا عکسهای شاید زندگی همین باشد دوستانم رو نگاه میکردم و وسوسه شدم خودم رو لحظه های به یاد موندنی شالم رو انتخاب کنم ، وقتی گالری گوشیم رو زیر و رو کردم به این نتیجه رسیدم دلم نمیخواد لحظه بد رو انتخاب کنم و بزارم. از طرفی این فکر افتادم توی کله م که بیام اینجا سر بزنم و بعد مدتها بنویسم. به قول دوستان از هر آنچه که در مخیله م میچرخد.سال صفر دو اونجوری که دلم میخواست و تصورش میکردم شروع نشد. تو تصوراتم سه سفره هفت سین بزرگ یه جمع خوشحال که تموم کینه ها و غمها رو حداقل برای چند ساعت فراموش کردند و دورهم جمع شدند تا یه سال جدید رو شروع کنند بود همونطوری که خونه خودمون بود... بعد با یک تجربه جدید فال ورق آشنا شدم و برای اولین بار دلم خواست به این چیزا پول بدم و ببینم خط و نقش زندگیم لابلای ورقها چی به چیه که خوب بود اینجا همونی بود که دلم میخواستبعد کم کم یک زالو به زندگیم افتاد و ذره ذره از پول و زندگی نادرشاه دزدید و خرد و برد و حتی تا همین هفته آخر درگیرش بودم. جدا از اون امسال باید تغییر ایجاد میکردیم. جادو ایستاده بود که یا یه تغییر ایجاد شه یا ... و ما بعد فکر و فکر وفکر به این نتیجه رسیدیم شاید مکان عوض شه تعییرات هم خودبخود ایحاد شه و دیدیم نه برای درست شدن اوضاغ نیاز داریم به جراحی مغز. باید مغز آدمهایی که تغییر لازم بودند را درمیآوردیم و یک مغز سالم بدون هر فکر و توهم و حیال و وابستکی و افیون و .... میگذاشتیم. نیمه دوم سال همون موقع که آمار مرگ و میرهای فامیلیمون بالا میره تاریخ دوباره تکرار شد و من برگشتم به, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها