داونه كو؟

ساخت وبلاگ

عمه از عشق گفت از دوست داشتن از عشقى كه بخاطر لج و لجبازى ناكام موند و به وصلتى ناكام تر ختم شد.
از خيلى چيزا حرف زد تا حالا اين مدلى با عمه حرف نزده بودم با اين آدم دل زنده و بى كينه...
زندگى همه بالا و پاييناش رو بهش نشون داد، گذاشتش جلو سيبل و ترور كرد اما عمه ايستاد و خنديد و رقصيد با دوتا آرزوى هميشگيش: رقص هندى و صوت قران!!
امشب به اين نتيجه رسيدم آدما هركدومشون يه كتابن يكى ميشه كتاب زرد و پاورقى، يكى ميشه كتاب فاخر و سالها زنده س

سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!!...
ما را در سایت سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozmargiha بازدید : 226 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:21