فيلمخوارى

ساخت وبلاگ

١. ديشب فيلم bird box رو كه ميديدم به اين فكر كردم اگه من جاى اون زنه كه دماغش رو مخم بود، بودم چكار ميكردم؟ زندگى ارزشش رو داره كه بخوام براش بجنگم؟ جدا از اون بچه ها...
زندگى چقدر قدرت داره كه بخواد من رو با خودش همراه نگه داره و منو بكشونه سمت خودش. مرگ چقدر قدرت داره؟ به شرطى شدن آدمها فكر كردم به اينكه اون آدمها بعد مدتها از شنيدن صداى جيك جيك پرنده ها چه برخوردى ميكنن؟ و مدام در طول فيلم به رمان كورى فكر ميكردم كه چطور با استفاده از درگير كردن يه حس ميشه اينقدر قوى تقابل زندگى و مرگ رو نشون داد و درگيرش شد.
اينكه چطور تو موقعيتهاى حساس بخشهاى مختلف درونمون ميان بيرون و رخ نشون ميدن...
٢. مترى شش و نيم يه انتخاب اسم عالى بود و از اينكه كاراكتر بد فيلم رو خاكسترى ترسيم كرد جورى كه آخرقصه از اعدامش ناراحت ميشيم و دلمون ميخواد پايان شاد فيلماى ايرانى رقم بخوره. كه البته بخاطر بالا رفتن لول كار اين اتفاق نميفته.
دلم ماجراى بيشترى ميخواست، ماجرايى كه پايان جديدى بسازه و از كليشه اعدام، آزادى، فرار جدا كنه.

٣.  فيلم autumn sonata فيلم ديالوگ محور كه براى من ماجراجو خسته كننده بود. ديالوگهاى خوبى داشت و تقابل مادر و دختر رو خوب نشون داده بود. اينكه چطور رفتارهايى كه فكر ميكنيم خوبه ممكنه بد باشه و چه تاثيرى ممكنه رو ديگران داشته باشه. اينكه چقدر تا حالا از ديد خودمون به ديگران لطف كرديم ولى اون ديگرى اين رفتار رو جور ديگه اى برداشت كرده و بذر نفرت رو تو دلش كاشته و پرورشش داده...

٤. ديدن فيلم با هركسى يه لطف و مزه خاص داره، من ديروز سه تا مزه رو تجربه كردم.
*****

 صحنه چه می تواند گفت به هنگامی که از بازیگر و بازی تهی است؟

این جا مطلق زیبایی به کار نیست که کاغذ دیوارپوش نیز مى بايد زیبا باشد.

 در غیاب انسان جهان را هویتی نیست، در غیاب تاریخ ، هنر ، عشوه ی بی عار و دردی ست،

 دهان بسته ،وحشت فریبکار از لو رفتن است،

دست بسته ، بازداشتن آدمی ست از اعجازش،

خون ریخته، حرمتی به مزبله افکنده است مابه ازای سیرخواری شکمباره یی.

 هنر شهادتی ست از سر صدق: نوری که فاجعه را ترجمه می کند تا آدمی حشمت موهونش را بازشناسد.

نور ، شب کور... نور ،شب کور... نور، شب کور... نور، شب کور...

احمد شاملو

سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!!...
ما را در سایت سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozmargiha بازدید : 212 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:21