جنون تنهایی!!

گاهی وقتها که اینجوری پر از گلایه و غر میشم از خودم می پرسممگه نه اینکه باید همینجوری که هست دوستش داشته باشم؟ پس این همه گلایه برای چیه؟ که بشه اونی که من میخوام؟

و باز به خودمجواب میدم یه سری چیزا حق طبیعیمه و باید کله کنم و کارکرد گله کردن هم الزاما این نیست که طفم رو عوض کنم و بشه عروسک خیمه شب بازی من. برای اینه که مارو به هم نزدیکتر کنه تا اگه سوتفاهمی هست رفع بشه و با هم بهتر کنار بیایم.

میدونید؟ هنوز باورم نمیشه طولانی ترین رابطه ممکن رو داشتم تا حالا و هنوز باور ندارم و اگه بین خودمون بمونه گاهی وقتها دچار جنون میشم و میخوام خودم رو خلاص کنم از رابطه. نه بخازر این که بده یا هرچی نه چون بهترین و بهترین و بهترین شکل ممکن رابطه س بلکه بخاطر اینکه من دیوونه م و جنون میاد سراغم.