خوبم، بهترم يعنى!!

ساخت وبلاگ

سحر حال بيدارشدن نداشتم يعنى بيدار شدم ها اما حال بلندشدن نداشتم پس خوابيدم يعنى خودم رو به خواب زدم و كفاره ٦٠ روزه رو به جون خريدم چون حال نداشتم، وقتى سوارتاكسى شدم و به عادت هميشگى سلام كردم دونفر جوابم رو دادن با خودم گفتم شادشو ديگه! بزن بيرون از خودت امروز بجز راننده يه نفر ديگه هم جوابت رو داده اما بى حال تر از اون بودم كه به همين اكتفا كنم و به خودم گفتم آدم هميشه كه نبايد شاد باشه،هميشه كه نبايد يه جور باشه!!
سركارمدير دوباره با ناراحتى تموم بهم گفت تا اول تير بيا، من بى تفاوت تر از اون بودم كه ناراحت باشم يا خوشحال، بعد همدانى ها و اصفهانى ها هجوم آوردند و از شهرشون گفتند و من از خاطره هام نگفتم! ساره بانو گفته بود حيفه كه ميرم و كاش بشه كه بمونم و با اين كه ذوق زده شدم اما خوب نشدم . بعد تو خونه دردم اومد،له له زدن ديدم و دردم اومد بى حالتر از اون بودم كه اعتراض كنم كه حرف بزنم از خونه زدم بيرون و با اينكه كمپين نه به پرايدهاى سفيد رو راه انداخته بودم تو خودم ، سوار پرايدسفيد شدم و رفتم خونه افسانه اى و كارت عروسى شيم شيم رو نوشتم با خط داغونم بعد هم سعدى برام گفت بازآى كه در ديده بماندست خيالت / بنشين كه به خاطر بگرفتست نشانت !!و باز بى حالتر شدم يك مسيرى رو تا خونه پياده رفتم تا بلكم خوب شم اما نشد و خوب نشدم... بغض دارم اما بهترم.درد دارم اما بهترم.براى خودم كباب ماهيتابه اى درست كردم با سالاد و مخلفات،افتادم به جون خونه،مهربون شدم با خاله،...
بلدم خودم حال خودم رو خوب كنم اما يه وقتايى انگار هيچى جواب نميده،يه وقتايى انگار خودت نميخواى چيزى جواب بده!!
********
غلام همت شنگوليان و رندانم
نه زاهدان كه نظر مى كنند پنهانت
سعدىِ جان

+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۳۹۶/۰۳/۳۰ساعت 0:3  توسط دیوونه  | 
سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!!...
ما را در سایت سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozmargiha بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:37