ستاره شمار تنبل!!

ساخت وبلاگ

مى گويد اميدم نا اميد شده و من ميگويمش مگر ميشود؟ مگر ميشود اميدت نااميد شده باشد وقتى هنوز نورها را مى بينى، وقتى نورها دارند از گوشه و كنار زندگيت سرك مى كشند و ميگويند كه هستند؟ چطور مى تواند فراموش كند ، چطور مى تواند انكار كند اين تابش ها؟ مى تواند مگر اصلا؟؟ نه گمان نمى كنم! گمان نمى كنم و او گمان نمى كند ته اين راه، ته همه ى اين روشنى ها خوب باشد و من برايش گفته ام چه فرقى مى كند مقصد چيست؟ گاهى همين پيمودن مسير زيباست و مقصد تنها بهانه است كه تو را بكشاند كه بروى كه برسى او اما اينها را باور ندارد،باور هم نخواهد كرد كه ممكن است مثلا سعدى ستاره شمار شبهاى هجران باشد و از درد يا از دُردِ درد بگويد باور ندارد و مى گويد كدام آدمى ستاره ها در شب هجر مى شمرد؟ستاره ها فقط براى شبهاى بى خوابى است ، شبهايى كه خواب تو را برده اما پشت در بسته نگهت داشته است و تو مجبور به شمردن ستاره ها شده اى مثل من كه مجبورم برايش اين شاهد مثال را بخوانم كه
حكايت شب هجران كه بازداند گفت
مگر كسى كه چو سعدى ستاره بشمارد...
*******
وقتى ميخواى زرنگى كنى و تمرين جمله بلند و خاطره نوشت رو تلفيق كنى نتيجه اين ميشه!!

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۹۶/۰۵/۰۲ساعت 23:28  توسط دیوونه  | 
سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!!...
ما را در سایت سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozmargiha بازدید : 181 تاريخ : جمعه 6 مرداد 1396 ساعت: 10:19