اوقات خوش آن بود....

ساخت وبلاگ

امروز يكبار ديگه ثابت كردم براى خودم و شخصيتم احترام قائلم و از ديگران هم با رفتارم خواستم كه احترام قائل شن.
زنگ زدن كه هلك و هلك بلند شو بيا طرف رو ببين كه اگه نبينى ممكنه بپره و مرغ دلش بره سمت تبريز رو بوم يكى ديگه بشينه هاااا منم گفتم من نه عجله دارم نه اصرار اگه ميخواد صبر كنه تا برگردم و اينه كه همچنان موندگار تهرانم، در واقع موندگار تهران لعنتى...
اين چند روز خيلى خوش گذشت،چيزهاى جديد رو تجربه كردم و لذت بردم... فقط اين موندگارى كمى از برنامه هاى خودم عقبم ميندازه...

+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۶/۰۵/۱۵ساعت 1:20  توسط دیوونه  | 
سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!!...
ما را در سایت سعدى تو فقط بگو وا بده ،وا ميدم!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozmargiha بازدید : 199 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 7:09