دلگير!!

آدماى بدى شديم
از هم دلخور ميشيم،دلگير ميشيم و بعد به جاى اينكه درباره ناراحتيامون حرف بزنيم پشت سر همديگه غيبت مى كنيم،چرت و پرت ميگيم ،لفت ميديم!!
حرف زدن از ناراحتى با اونى كه ناراحتت كرده واقعا اينقدر سخته؟
اينكه ميگم وقتى تو گروهى برام ارزش و احترام قائل نيستن،وقتى به شخصيتم به وجودم اهميتى نميدن دليل داره باشم؟؟
فكر كنيد جماعتى از هفته قبل برنامه ريختن براى بيرون رفتن و حالاهركدوم بهونه اى دارن براى نيومدن،درد اينجاست كه بى برنامه بودن و پريود بودن و رفتن به كوه سخته و هر چيز ديگه اى بهونه است كه اگه بهونه نبود ميتونستن زمين و زمان رو بهم بدوزن! اگه ميخواستن ميشد مهم اينه كه نميخوان!!
و چه ميشه گفت به اين آدمها؟؟
******
شاعرها
اهل جنگ و دردسر نیستند؛
خیلی که از دستت دلخور باشند
روی یک کاغذ
می نویسند " تو "
و مچاله اش می کنند...

یاسمین باقرصاد