خل وضعی !!

میدونید  باید اعتراف کنم جاذبه های پایتخت داره من رو به سمت خودش می کشونه .

سنما ، تئاتر ، کنسرت ، نمایش کنسرت و دوره های آموزشیش

شبها قبل از خواب دو کفه ترازو رو با هم مقایسه می کنم که کدومش سنگین تر شده و مسخره است این خود گول زنی !!

دلم میخواد این دو سه روزی که تهرانم بهترین استفاده رو از وقتم بکنم برم تئاتر ببینم و کنسرت و ... اما به قول کچلمون " گهش بگیرند" بی پولی رو !!

خب مهم نیست مهم اینه که برنامه هام پره لااقل برای دو روز آینده .

راستش ظهر یه خیالبافی کردم خیلی خنده دار اما بعید نبود ازم . فکر کردم برم تهران یه تراکت بزنم که همراه میخوام برای دیدن کنسرت نمایش سی . بد مصب تا یک شب طول میکشید خب . منم فقط این راه به ذهنم رسید که یه گله عینهو خودم خل و چل جمع کنم با هم بریم دیدن تئاتر و بعدشم بزنیم به بحث و گردش و چه میدونم ...

زندگی تو خیال چقدر قشنگه . مطمئنم تو واقعیت حتی اگه خر میشدم و تراکت  میزدم کسی نگاهم نمی کرد ...

البته باید بگم که کلیه بلیط های نمایش سی تا 13 شهریور فروش رفته و من نمیتونم برم :(((

پس خل و چل باز تو این زمینه تعطیل شد !! اما فردا متیونم حسابی چل باشم چون سه کله پوک کنار همیم . من ، ن و آرام :)))

***********

لحظه ديدار نزديك است

 باز من ديوانه ام، مستم

باز مي لرزد، دلم، دستم 

باز گويي در جهان ديگري هستم

اخوان ثالث