انتقام گير! دوستت دارم...

حرفم رو پس ميگيرم!!
در مورد نه چندان دلچسب بودن فيلم oldboy!!
تا نصف فيلم رو ديدم كه مهمونا سر رسيدن و مجبور به خاموش كردن كامى جان شدم و پست گذاشتم و حال ناموزون و ناميزون ديدم بايد حال خودم رو خوب كنم پس نشستم و باقى فيلم رو ديدم.
تا نيمه هاى فيلم ته سو رو تو يه زندان ميبينيم با شكنجه ها و تلاش براى فرار و ... اما از نيمه دوم فيلم رها شدن و شروع ماجراهاى جذاب ديگه رو ميبينيم. ماجراهايى كه با سوال ته سو شروع ميشه: كى ١٥ سال زندونيش كرده و از اون مهمتر چرا؟! و جواب اين چرا به قدرى ضربه زننده است كه فقط ميشه سكوت كرد.
از آدمايى كه براى انتقام گرفتن نقشه دارن و حساب شده كار ميكنن خوشم مياد،حتى اگه انتقام ٣٠ سال يا بيشتر طول بكشه،اين فيلم مثل the gift خيلى بهم چسبيد.
*****
آدماى تنهايى رو ميشناسم كه توهم مورچه دارن.خيلى درباره اين موضوع تحقيق كردم جالبه كه مورچه ها جمعى كار ميكنن و آدمهاى تنها به مورچه ها فكر ميكنن
عاشق شدن چندان هم ساده نيست!
انتقام يا حقيقت؟
بعضى از ديالوگهاى فيلم